مقاله تربیت فرزند از دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیها
بحث و بررسی
تربیت، باغبانی وجود ناشکفته ی انسان است. تربـیت، هدایت انسان به سوی رستگاری و قرب الهی است. بنابراین والدین آگاه و متعـهد، همه ی زیبایی ها،نیکی ها،شایسـتگی ها و همه ی بهترین های عالم را برای پاره ی تن خود طالبند و بر همین اساس، همواره خواهان آنند که مسئـولیت ها و رسـالت های مربیگری فرزند خویش را به شایسته ترین صورت ممکن انجام دهند[15]. شاید بتـوان در عبارتی کوتاه گفت که منظور از تربـیت ایجاد دگرگـونی های مطلوب در تن و روان است. تربیت، مهمترین مسئولیت پدر و مادر در قبال فرزند است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الـذین آمنـوا قـوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها الناسُ و الحجارةُ علیـها» ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانـواده ی خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگاه دارید[16].
بنیاد اخـلاق در خـانواده ی دینی شکل می گیرد. تمـرین حفظ هویت توحیدی و نجات از پراکندگی، از خانواده ی دینی شروع می شود تا افراد در پراکندگی های جامعه غـرق نشوند. انسان اگر هدف از زیستن را که عبارت است از«در قرب حق قرار گرفتن» بشناسد، جایگاه خانواده را در راسـتای هدف زیسـتن خود ارج می نـهد، چرا که انسان هیچـگاه نمی تواند منقطع از زمینه ی وجودی آرامـش بخـش بودن منطقی خود باشد و از طـرفی قابل دستـرس ترین عالم برای یافتـن زمینه ی وجودی آرامـش بخش،خانـواده است[17]. در میان همه ی موجودات، انسـان است که برای تربیـت پذیری و دگرگـونی آمادگـی بیشتری دارد. وی علاوه بر تغییرپذیری می تواند تغییر ایجاد کند و دیگران را مطابق مقیاس صحیح یا مطابق امیال خود شکل دهد. بر اساس اعتقاد ما مسلمین، تربیت کننده ی هر چیز و هرکس خداست[18].
تربیت کودکان و فرزندان در دنیای امروز کاری مهم، دشوار و پیچیده است و به همین موازات مطالعه، دقت و ظرافت زیادی را می طلبد تا بتوان از میان آشـفتگی های غبارآلود و آسـیب های خطـرناک به آسانی عبور کرد و از غارت میـوه های باغ زندگی مصـون ماند[14]. کودک حق دارد پـدر و مـادری مؤمـن و متعهد، صالح، صبور و مهربان داشـته باشد. او حق دارد از جامع ترین برنامه ها و مؤثرترین روش های تربیتی برخوردار گردد[19]. در جامعه ی اسـلامی ما خانواده هایی که بیشتر به مسائل اسـلامی پایبند هستند، فرزندانـشان به مراتب از سایر خانواده ها کمتر صدمه می بینند و درصد مشکلات اخلاقی و اجتماعی،روحی و روانی آنها در مقایسه با خانواده های بی بندوبار بسیار کمتر است. امام علـی(ع) می فرمایند: هر فرزندی که متـولد می شود بر فطـرت اسلام است،آنگاه پـدر و مـادر،او را به یهودیت و مسیحیت سوق می دهد. همچنین بر اساس یافته های صاحب نظـران، کودک در در برخی موارد قبل از تولد نیز از والدین تأثیر می پذیرد[20].
بی تردید سرنوشت هر انسـانی،ریشه در روحیات و خصلت های کسانی دارد که در دوران طفـولیت،نزدیکترین انسان ها به او بودند.در این دوران مـادر نزدیکترین فرد به انسـان بوده و نقش سازنده ی وی در تعیین مسـیر فرزنـد،بی نهایت درخـور توجـه است. بی شـک مـادر می توانـد با احسـاس مسئـولیت در راه پرورش نسـلی صـالـح موفق شود. مادری که بیشتر اوقات گرفتار مشـاغل اداری و سرگرم دیدو بازدید دوسـتان است، هرگز نمی تواند رسالـت خود را در خـانواده تحـقق بخشد، زیرا فرصـتی برای این کار ندارد. فرزنـدان چنین مـادرانی حقیقتاً یتیم اند و مانند بچـه های بی سرپرست در معـرض خطـرات و انحرافـات قرار دارند. پیامبـر اکـرم(ص) می فرمایند: مادر در خانه ی شوهرش در حکم زمامدار است و در برابر فرزندان خود مسئول است[21].
یکی از ابعاد زندگی صدیقه ی کبری، حضرت فاطـمه ی زهـرا (س)،که بسیار درخشان و دلنواز است،«بعـد تربیتی»زندگی حضرت است. آنچه می تواند مـادران و فرزندانشـان را در امر تربیـت بیـمه کند، عمل کردن به سیـره و رفتار عمـلی و علـمی فاطمه ی زهـرا(س) است. چه اینـکه، تمام عظمت ها و شکوههایی که به بهترین صورت در زندگی فرزندان فاطمه(س) متجلی است نشانگر تربـیت تابناک و دامان پاک و آموزه های گران ارج این بانوی نمـونه است[3].طبق فرمایشات گوهربار بنیانگـذار جمهـوری اسـلامی ایران، امام خمیـنی(قدس)، خلق مادر،حرف مـادر،عمل مـادر در بچه ها اثر دارد. این خانه ی کوچک فاطمه(سـلام الله علیـها) و این افرادی که در آن خـانه تربیـت شدند و به حسـب واقع، تمام قدرت حق تعـالی را تجلی دادند، خدمت هایی کردند که ما را و شما را به اعجاب درآورده است[22].
فاطـمه زهـرا(سـلام الله علیـها) محور آفرینـش است، شخصیتی که بشـر عادی از شناخت او ناتـوان است. پدر بزرگـوارش اشرف انبیا، پیامبـر رحمـت(ص)در وصـف دخـت والا مقـام خویش چنین می فرمایند:« ابنتی فاطـمةَ حـوراء آدمیّـة» دخترم فاطـمه حوریـه ای به سوی آسمـان اسـت. شخصـیتی که همتا و همسرش امیر عالم هستی،امیرمؤمـنان بر او می نازد و در ضمن افتتخارات خود می فرماید:« شما را به خدا سوگنـد می دهم! آیا در میان شما کسی غیر از من هست که همسـرش سرور بانوان بهشـتی است؟». او نه تنها حجت خدا بر انسـان هاست بلکه حجـت خدا بر پیشـوایان و امامان معصوم است. آنجا که امام حسن عسـگری(ع) می فرماید:«نحنُ حجـةُ اللهِ علی الخـلقُ و فاطـمةُ حجـةُ علینـا» ما حجـت خداوند بر آفریننـدگان و فاطمه حجت خدا بر ماست. و سرانجام فرزندش حضـرت مهـدی، مادر والا مقامش را الگو و اسـوه ی خود انتخاب کرده و می فرماید:«و في ابنةُ رسول الله لي اُسـوة حسـنة» برای من از دختر رسـول خدا، الگو و اسـوه ی نیکویی است[8].
مطالعـه ی شـخصیت این بانـوی الهـی، انسـان را به عالـم برتر و باصفاتر آشـنا می کنـد و او را به سمـت چگونه بودن و چگونه رفتن رهبـری می نماید[23]. امام صـادق(ع) به نقل از حضرت فاطـمه فرمودند:« انَّ ادنیَ ماتکونُ مِن ربِّها أن تَلزَمَ قَعـرَ بَیتِـها» نزدیکترین حالات یک زن به خداوند متـعال زمانی است که در منزل می ماند و به امور خانه داری و تربیـت فرزنـد می پردازد[24]. کارهای درون خانه و چیزهایی از قبیـل بارداری و وضع حمل و شیردهی و بخصوص تربیت فرزندان،اجر و پاداشی همچون جهاد در راه خدا دارد[2].
نامگذاری انسـان در آغاز زندگی تابلویی را بر دوش می گیرد که تا آخرین لحظات زندگی با آن تابلـو و علامت شناخته می شود و آن نام کودک است. نام کودک پرچـمی است که بر فراز قله ی شخصـیت کودک و در کشـور زندگی او برافراشته می شود. از این روی اسلام بر انتخاب نام زیبا تأکیـد بسیار کرده است. حضرت زهرا-سلام الله علیها- نیز با همفکری و همکاری پیامبر و حضرت عـلی، زیباترین نام ها را برای فرزنـدان خود انتخـاب نمود و از این جهت حقی که بر ذمه داشت را به بهترین شکل ادا نمود[3].
هر انسانی تشنه ی محبت است،مخصوصاً در دوران کودکـی هر طفـلی عاطـفه و محبت مادر را را با تمام وجود درک می کند وازهرغذایی برایش لذیذتر است. این کار باعث می شود تا بیاموزند که به دیگران محبـت نمایند و انسـانی بدخو نباشـند. یکی از راهـهای ایجاد محبـت و توجه به کودکان، بازی کردن با آنهاست. لذا حضرت زهـرا(س) که مادری نمونه بود، علاوه بر محبت و دلسوزی و نوازش فرزندش، هروقت می خواست با فرزند خردسالش امام حسن(ع) بازی کند، او را روی دست می چرخاند و بالا و پایین می کرد و اشعار پرمحتوایی می خواند: اشبَه اباکَ یا حسن / وَاخلَع عن الحق الرَّسن / وَاعبُـد الهاً ذامِنَن / وَلاتَوالَ ذَالاِحَن. ای حسـن جان! مانند پدرت باش،ریسمان را از گردن حق بردار و خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد کینه توز دوستی مکن. و یا وقتی با امام حسین(ع) بازی می کرد او را هم روی دست خود می چرخاند و می فرمـود: انتَ شبیـهٌ بأبي / لَستَ شبیـها بِعـلیٌّ. تو شبیه پدر منی و شبه به علی نیستی.و حضرت علی(ع) نیز تبسم می کردند[25]. طبیـعت کودک اقتضا می کند که قبل از بزرگ شدن،کودک باشد. اگر بخواهیم این نظم طبیعی را با برنامه های عاریه و تصنعی خود به هم بزنیم،اگر بخواهیم دلسوزتر از طبیعـت و جلوتر از قانون فطـرت باشیم، به میـوه ای خام و نارس دست خواهیم یافت که به زودی فاسد خواهد شد[7].
یکی از مهمترین دغدغه های ذهنی و دلهره های همیشگی پدر و مادر حفظ و سلامت کودک است. این نکته در زندگی زهـرا(س) مورد توجه کامل قرار گرفته است. امام صادق(ع) فرمود: فاطمه ی زهرا(س) هر دو پسرش را عقیقه کرد و در روز هفتم تولدشان موی سر آنان را تراشید و به اندازه ی وزن آن پول های نقره صدقه داد[3].
از جمـله روش های تربیـتی حضـرت فاطـمه - سـلام الله علیـها- نوع دوستی ایشان بوده است که در برابر چشمان تیزبین فرزندانشان به مردم کمک می کردند و خود گرسـنه می ماندند، ولی دیگران را سیـر می کردند. حضـرت فاطـمه گردنبنـدشان را به فقـرا ایثـار کردند و آنان را مورد نوازش قـرار دادند[13].
از اساسی ترین مسـائلی که بزرگ بانـوی اسلام، در منطـق رفتاری خود در تربیـت کودکانش برآن تأکید می ورزید، توجه به روحیـه ی عبـادت و حس خداپرسـتی در فرزندانش بود. حضرت زهرا علیها السلام چنان شوق بندگی و عبودیت و خضوع در برابر معبود را در دل و جان فرزندانـش تقویت می کرد که آنان بهترین کارها و بالاترین لذت ها و زیباترین دقایق را لحظات عبادت و تقـرب به خدا می دانستند[26]. اگرچه عبادت وظیفه ی بالغان و مکلفان است ولی کودکان نیز نباید از این فیض محـروم بمانند، بلکه باید در سنین خردسـال با عبادت و راز و نیاز و شب زنده داری آشنا شده برای این امور آماده شوند. پـدر و مـادر ضمن اینکه خود اهل عبادت و نیایـش و شب زنده داری هستند، باید کودکان خویش را با بهترین شیوه ها و مناسب ترین روشها به این سو هدایت کنند. ما در نمونه هایی از روایات مشاهده می کنیم که کودکان فاطـمه(س) شاهدعبادت ها و شـب زنده داری های مادر بوده- اند[3]. حضرت امام حسـن(ع) می فرمایند: شبی مـادرم را دیدم که تا صبـح به عبادت پرداختـه و مرتب مؤمنیـن و دیگران را دعا می کرد، ولی در حق خود ساکت بود. از علت آن پرسیدم،فرمودند اول همسایه،سپس خودمان[13].
حضـرت فاطـمه(س) درباره ی فرزند این تصـور و اندیشه را دارد که امانت های خداوند در دست پدر و مـادرند و والدین در برابر حفـظ و رشـد این امانت مسئـولند. آنها را وجودهایی ارزنـده و درخور احتـرام و کرامـت ذاتی می شناسد که باید شخـص مـادر امر رسیدگی آنها را به عهـده گیرد. او فرزندداری را شأن کوچکی نمی دانست که امر اداره ی آنها را به دیگران واگذارد.حضرت فاطمه، امر تربیـت را امری تحول انگیز،سازنده و نجـات ده بشر از خطرات و عوارض می شناسد. او سخن پدر را به یاد دارد که فرمـوده بود فرزندان خود را بزرگ بشمارید و آنها را نیکو تربیت کنید[10]. فاطـمه (س) کودکانـش را به محضر رسـول خـدا(ص) می فرسـتاد تا از دریای دانـش متصـل به وحی و علم مطلـق الـهی رســول خـدا(ص) اسـتفاده برند و از آنان می خواست که آنچه را آموختـه اند بازگو کنند. امام حسـن مجـتبی(ع) هفت سـاله بود که در جلسات رسـول خـدا(ص) شرکت می جست و آنچه را از وحی بیان می کرد به خاطـر می سپرد.آنگاه به حضور مـادرش می رسید و آنچه را به خاطر سـپرده بود بازگـو می نمود. حضرت زهـرا، فرزندانـش را به گونه ای تربیت کرد که دخترش زینب(س) روایات بسیاری را که از مادرش حضرت فاطـمه شنیده بود نقل کرده است و امروز روایات او بخشی ارزشمند از فرهنـگ غنی شیعی به شمار می رود[3]. ارزش و عظمـت زینب کبـری به خاطر موضع و حرکت عظیـم انسـانی و اسـلامی او بر اسـاس تکلیف الهی است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمن چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت برادرش حسـین بن علـی هم که دنیا ظلمـانی شد، این زن بزرگ نوری شد و درخشیـد. زینـب به جایی رسید که که فقـط والاترین انـسان های تاریخ بشـریت می توانند به آنجا برسند[27].
حضرت فاطمه ی زهرا –سلام الله علیها- را می بینیم که در دوران مصیبت بار پس از پیامبر یک تنه در مقابل انحراف حکومت ایستاده و در این راه فرزندان خردسال خویش را را هم در کوران این مبارزه و کانون داغ این کوره ی ملتهب قرار داده و آنان را به خط مقدم جبهه ی مبارزه علیه جهالت و فرمانروایی نابحق می برد. اثر این تربیت سیاسی را به خوبی در زندگی کودکانش می بینیم که چگونه به زودی همین راه مادر را ادامه داده و به غاصبان خلافت اعتراض می کنند[3].فرزندان حضرت فاطمه همگی شجاع،با اراده و فدایی اسلام و قرآن بودند. کسانی بودند که آخرین قطره ی خون را دادند ولی در برابر ناحقی سر فرود نیاوردند. حاصل تربیت صدیقه ی کبری-سلام الله علیها- پرورش نسلی بود حرکت آفرین و زندگی ساز، نسلی که هر کدام مشعل هدایت اند و چراغ فرا راه حیات همه ی انسان ها و سیاستمداران راستین هستند.حسن بن علی با نرمش قهرمانانه و تاریخی خود زحمت صلح را به خود خرید ولی نابودی اسلام و فنای توان مسلمین را پذیرا نشد. حسین بن علی در قیام جانانه اش از خون دل خود گذشت تا در رگهای مسلمانان خمود و جامد، خونی جدید وارد سازد و خانه ی ستم را ویران کند و الحق که با این قیام چه نصیبی وافر برای اسلام فراهم آورد. و زینب-سلام الله علیها- زبانش چون جلادی برای ابن زیاد و یزید بود و همچون شمشیر امام علی(ع) برّائی داشت و با سخنان خود در کوفه و شام زلزله در ارکان خصم انداخت و دنیای دشمن را به عصیان علیه نظام خودشان واداشت. و به همین گونه بود کلثوم و در کل حاصل تربیت بانوی برتر اسلام،حضرت فاطمه ی صدیقه.
شرح حال این لاله ی ملکوتی و تشریح فضائل و و مناقب آن بانوی عصمت، همچون ساحل دریاهای عمیق و بی کران، پایان ناپذیر بوده و برای شناخت کامل این شخصیت فرزانه راهی بس دراز در پیش است[24]. این همه کوشش و دقت حضرت فاطمه-سلام الله علیها- درباره ی فرزندان به خاطر آن نبود که او را فراغی و آسایشی فوق العاده بود. او این خدمات را در کنار دیگر مشاغل شخصی و اجتماعی، آنهم در آن برهه از زمان انجام داد.حضرت فاطمه نشان داد که انجام وظایف مادری با آن امور متناقض نیست، در عین کثرت مشغله می توان فرزندانی شایسته تربیت کرد، پذیرش خدمات خانوادگی مانع از خدمات اجتماعی و سیاسی نیست و بالعکس.
حضرت صدیقه ی طاهره با اعمال خویش به ما نشان داد که کار در منزل و پرورش و تربیت بر هر کاری مقدم است، لذا در زمان رسول خدا(ص) با آنکه پدر و شوهرش در رأس کشور اسلامی بودند، جز در موارد ضروری، به چیزی غیر از رسیدگی به کار منزل و تربیت فرزندان عزیزش توجهی نکرد[10].
آری، در آینه ی اندیشه ی تاریخ، زیبـاترین تصـویرها از دستـان خسته و چشـمان به انتـظار نشـسته ی مادران به یادگـار مانده است. بینش و بصیرت، عشق به ولایت و حقیقت های آسمان زاد و شکیبایی و فداکاری از ویژگی های والای این پاک بانو است که با مطالعه ی زندگانی او می توان به وجود صفاتی این چنین در شخصیت آسمانی وی پی برد[6].